بازی و بازی کردن در گذر زمان
بازی کردن، مشخصا یک کار جمعی بود؛ از چوگان و مسابقه اسبدوانی بگیرید تا شطرنج و تخته نرد و کشتی. از کارتهای بازی چندنفره تا شبکههای اجتماعی بازی امروز، راه بسیاری طی کردهایم. مدتها بود آنهایی که به بازی ویدیویی (کامپیوتری) میپرداختند، متهم به انزوا میشدند و گوشهگیر خطاب میشدند، اما این روزها اوضاع فرق کرده است و این بازیهای کامپیوتری نقش بیشتری در اجتماعی شدن افراد بازی میکنند. آنهایی که از یک بازی جمعی کناره میگرفتند تا در پشت کامپیوتر خود، با شخصیتهای خیالی کامپیوتری بازی کنند، این روزها دیگران را پشت آن شخصیتها مینشانند تا دیگر خیالی نباشند.
از اینها که بگذریم، اتهام دیگر بازیهای کامپیوتری این بود که از تحرک جلوگیری میکنند. این هم چند سالی است که به یمن بازیهای تحرکی مثل ویو کینکت برطرف شده است و از این دادگاه هم سربلند بیرون آمدهاند.
این سخن به این معنا نیست که هر بازی کامپیوتری تحرکزا و اجتماعی است که میدانیم بسیاری از این بازیها ضد اجتماعی هستند. بازیهای خشونتآمیز و آنهایی که پروپاگاندای سیاسی هستند و در جهت تسلط یک بینش سیاسی یا دید تبلیغاتی، در هر صورت راههایی هستند که با بودجههای کلان برای شستوشوی مغز ما و فرزندانمان برنامهریزی میکنند، اما یک بازی خوشایند میتواند به ما در آشنایی با حقوق شهروندی، زندگی جمعی کمک زیادی بکند.
تحقیقاتی در این زمینه انجام شده که در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی دانشگاه ساسِکس و سلیویا منتشر شده است. آنها درباره یک فرضیه مربوط به رفتار افراد در اثر بازیهای ویدیویی-اجتماعی تحقیق کردهاند.
نتایج این تحقیقات نشان داده که شرکتکنندگانی که اغلب بازیهای اجتماعی میکنند، نسبت به آنهایی که مثلا تتریس بازی میکنند، تمایلشان به کارهای عمومی، کمک به دیگران و همچنین احتمال داوطلبشدنشان برای فعالیتهای عمومی بیشتر است. این کارهای اجتماعی میتواند از خم شدن برای جمع کردن مداد رنگی پخشوپلاشده دیگری تا عضویت در شورای شهر و کاندیداتوری مجلس شورا باشد.
مثال بارز این مسئله، خانم کولین لاچوویکز است که به عنوان کاندیدای حزب دموکرات اعلام نامزدی کرده بود. او در بازی اجتماعی «وار کرافت» زمان خوشی را طی میکرد تا آنکه مین جمهوریخواهان زیر پایش منفجر شد.
او شایستگی خود را با صعود به مرحله استثنایی ۸۵ اثبات کرده بود که ناگهان شخصیت او لو رفت. کاراکتر شایسته، چیزی نبود جز سانتیاگا که یک شخصیت آدمکش عجیب و غریب است.
این شخصیت به همه چاقو میزند، اما این کاندیدای انتخابات میگوید که به صلح عشق میورزد. آیا این دو با هم جمع شدنی است؟ شما اگر بودید، به او رای میدادید تا جهانی پر از صلح و عشق را در روزها برایمان فراهم کند و شبها با دوستان مجازیاش، مشغول کشتن انسانها شود؟
خلاصهتر اگر بخواهیم به این مسئله بپردازیم، بازیهای کامپیوتری ویدیویی میتوانند اثرات خوب-بد یا ترکیبی از این دو را داشته باشد. این چیزی است که محققان و دانشمندان این روزها به دنبال فهمیدن آن هستند و سازمانهای خبری و مراکز تحقیقاتی هم نیاز به بررسی مجدد و مرتب آن دارند، چراکه تب آن روزبهروز دامن عده بیشتری را میگیرد و لازم است بدانیم که این آیا قابلیت تبدیل شدن به یک طاعون را دارد یا خیر.
این روزها، ۹۹ درصد پسران و ۹۴ درصد از دختران به طور میانگین بازیهای کامپیوتری-ویدیویی را تجربه میکنند. این مسئله از آن سرگرمی، یک پتانسیل بالا برای تاثیرگذاری ساخته است. دولتها میتوانند از این ویدیو برای کمک، نقد فرهنگ و سرگرمی شهروندان استفاده کنند.
یک گروه تحقیقاتی به نام اندیپی، پنج سال پیش آمار فروش این صنعت تنها در ایالات متحده را اینطور اعلام کرد: نرمافزارهای کنسولهای بازی، بیش از شش میلیارد دلار، سختافزارهای آنها نزدیک به چهار میلیارد دلار و بازیهای کامپیوتری دیگر بیش از یک میلیارد دلار فروختهاند. این در حالی است که بازیهای آنلاین و اجتماعی، کنسولهای بازی تازه و بازیهای تازه و خلاقانهای آمده که در این سالها این بازار را گسترش غیرقابل تصوری بخشیدهاند.
این بازیهای آنلاین روی شبکهای اجتماعی و چند وقتی است روی تبلتها و موبایلها هم گسترش پیدا کردهاند. لازم نیست حتما به جنگ دیگران بروید و دوستان خود را نابود کنید. مثلا در بازیهایی میتوانید مزرعه خود را بسازید، از آن مراقبت کنید، دامداری راه انداخته و به تدریج زندگی آنلاین خود را گسترش دهید.
یکی از نخستین این بازیها، «زندگی دوم» بود، قبل از آمدن فیسبوک و شبکههای اینچنینی، یک وب سایت به نام سکندلایف، این اجازه را به ما کاربران اینترنت میداد که در دنیای دوم خود، حتی روزنامه مخصوص خودمان را منتشر کنیم و مخاطبان خود را هم در آن پیدا کنیم.
سرگرمی آنلاین به نظر نمیرسد زیاد هم بد باشد اگر بدانیم چه بازیای میکنیم و چرا بازی میکنیم. اگرچه در صورت پیروزی چیز زیادی نصیبمان نمیشود، اما بزرگترین شکستها در این بازیها هم سرخوردگی چندانی را به ما منتقل نمیکند. برخی از آنها میتوانند تمرکز ما را در انجام کارهای دیگر بالا ببرند، برخی دیگر خلاقیت را بالا برده و البته همه آنها ساعتها ما را سرگرم کنند. اگر معتادشان نباشیم و از کارهای حقیقی به خاطر بازیهای آنلاین و اجتماعی نزنیم، کسی هم نباید از ما خرده بگیرد که دسته بازی در دست، میکوشیم آرزوهای خود را در دنیای نه خیالی که تجسمیافته در مقابل خود پیاده کنیم. از سوی یک شهر به سوی دیگری میرویم و اگر نه با دوستان کنارمان که با دیگرانی از سراسر جهان، به مسابقه اتومبیلرانی میپردازیم.
همه اینها را گفتیم، اما بر اساس قاعده «بهترین چیز هم زیادش بد است»، اعتیاد به بازیهای ویدیویی، بزرگترین خطری است که فارغ از خوب بودن یا بد بودن این بازیها ما را تهدید میکند.
برای ترک اعتیاد از بازی کردن، پیشنهاد میشود مراحل زیر را به دقت طی کنیم:
۱- باید بدانیم که زمانی که از دانشگاه، مدرسه یا شرکت به خانه میرسیم، قرار است چه کار کنیم.
۲- فهرستی از کارهایی که آن روز خاص باید انجام دهیم داشته باشیم، بازیهای ویدیویی زمان را میکشند و حافظه ما را موقتا مختل میکنند. بهتر است فهرستی از کارهایی که باید انجام دهیم دم دست داشته باشیم تا فراموشکاریمان گل نکند.
۳- فهرستی از کارهای دیگری که همیشه باید به صورت روتین انجام داد، تهیه کنید. فهرست قرارهای ملاقات خود را کنار کنسول بازی بگذارید و به آن فکر کنید.
۴- زمان خاصی را برای خودتان تعیین کنید که به معنای زنگ پایان بازی است، در غیر آن صورت هم من میدانم و هم شما میدانید که ترک بازیها سختتر از این حرفهاست. ما باید دقیقا بدانیم که یک ساعت یا دو ساعت قرار است بازی کنیم. در واقع این خوشی را برای خودمان جیرهبندی میکنیم تا کمتر بتوانیم زیر آن بزنیم. بهتر است این زمان را به دیگران هم بگوییم تا نقش نوعی ناظر با وجدان را برای ما بازی کنند و زمان را به ما یادآوری کنند.
۵- بهتر است به جای بازیها، یک رقیب هم برای آنها بیابیم؛ کار لذتبخش دیگری که میتواند گاهی به عنوان یک جایگزین برای آن مطرح شود. این باعث میشود از میزان استفاده ما کم شود و از همه مهمتر، احساس وابستگی را کاهش دهد.
خب، من باید بروم خودم را برای یک دست بازی تازه آماده کنم.
پنج بازی آنلاین برای وقتگذرانی دسته جمعی
هر چقدر هم که بعضیها بازی رایانهای را جدی نگیرند و حتی آن را بیهوده بدانند، تولید و انتشار بازیهای رایانهای آنقدر پرسود است که گردش مالی چند 10 میلیارد دلاری آن سالهاست که بازیسازی را تبدیل به یک صنعت فعال کرده است.
بازیهای قدیمی را تنها میتوانستیم با استفاده از رایانه یا کنسولهای مخصوص انجام دهیم. معمولا این بازیها در منزل به تنهایی یا دو نفره و در نهایت در گیم نتها و با استفاده از تجهیزات کمی گرانقیمتتر در گروههایی که تعداد اعضایشان به جمع انگشتان دو دست نمیرسید، انجام میشد. اما توسعه استفاده از اینترنت در دنیا و ورود اولین شبکههای اجتماعی آنلاین به زندگی روزانه کاربران باعث شد تا سرگرمیسازان به فکر «بازی دادن» گروههای پرجمعیتتر بیفتند. حالا شبکهای مانند «فیسبوک» صدها بازی معروف یا گمنامی را که میتوانید آنها را رایگان یا با آبونمان بازی کنید، در اختیارتان میگذارد و هزاران نفر برنامهنویس و توسعهدهنده اپلیکیشنهای تلفنهای هوشمند یا رایانهها از این راه ارتزاق میکنند. مارک زوکربرگ، مدیر و بنیانگذار فیسبوک ادعا کرد که ماهانه 235 میلیون نفر از کاربران این شبکه از بازیهای ارائهشده در آن استفاده میکنند و از توسعهدهندگان نرمافزارها خواست که جدیتر برای بازاری که فراهم آورده است، برنامهریزی کنند. یا شبکه اجتماعی مخصوص بازی «ماکروسافت» که وابسته به کنسول بازی Xbox است، ماهانه میزبان 40 میلیون نفر بازیکنی است که کنسول این شرکت را تهیه کردهاند تا اوقات فراغت خود را با حریفان ناشناخته خود از سراسر جهان بگذرانند.
این روزها شنیدن نامهای عجیب و غریبی مانند «زینگا»، «ووگا»یا «بویا» به عنوان اسامی بازیهای جدید ارائهشده در شبکههای اجتماعی و دعوت دوستان برای حضور و رقابت در این بازیها چیز عجیبی نیست. این روزها همه ما بخواهیم یا نه، در هفته چندین دعوتنامه شرکت در بازیهای مختلف را از دوستانمان دریافت میکنیم، حالا بد نیست چند تایی از بازیهای محبوبی را که در شبکههای اجتماعی برای خود طرفدارانی سرسخت پیدا کردهاند، بشناسیم.
یک- Zynga
«زینگا» را شاید بتوان محبوبترین سرویس بازی اجتماعی امروز دنیا دانست. این بازی را میتوانید با استفاده از تلفن همراه اندروییدی یا آیفون اپل انجام دهید یا اینکه وقتی وارد شناسه «فیسبوک» یا«گوگل پلاس» خود میشوید، سراغش بروید.
«زینگا» سال گذشته بیش از یک میلیارد دلار روانه جیب سهامدارانش کرده و 3000 برنامهنویس و توسعهدهنده نرمافزار پشت این هیولای سرگرمیساز ایستادهاند تا ماهانه 333 میلیون کاربر آن از بازی کردن لذت ببرند. «زینگا» چهار بازی را در حال حاضر به علاقهمندانش ارائه میکند و افتخار جذب بیشترین بازیکنهای فیسبوکی را بابت بازی Cheville از آن خود کرده است که باعث شده هفت میلیون نفر هر ماه به صفحه فیسبوکی این شبکه بازیساز سر بزنند. با وجود اینکه «زینگا» بازیهای خود را برای تلفن همراه ارائه میکند، نزدیک به 80 درصد درآمد آن از طریق کاربران عضو فیسبوک است.
دو- Sim City Social
خيلي وقت است که «زینگا» در جدول محبوبترین شبکههای بازی آنلاین دیگر تنها و بیرقیب نیست. SimCity محبوبف پنج ماه پیش نسخه آنلاین و تحت شبکهاش را به بازار فرستاد. اولین نسخه Sim City در دهه 80 میلادی وارد بازار شد و حالا نسخه فیسبوکی این بازی با قابلیتهای متنوع هواداران پروپاقرصی جمع کرده است.
بازیکنان Sim City Social میتوانند با کمک دوستان خود شهرهای جدیدی را بنا کنند و روابط خود را با دیگر شهرها طوری تنظیم کنند تا بیشترین امتیاز را به دست آورند. نسخه تحت شبکه Sim City بسیار خلاقانهتر از نسخههای قبلی طراحی شده است و تنها چیزی که میتواند با آن رقابت کند، نسخه رایانهای این بازی است که سال آینده قرار است منتشر شود.
سه- Angry Birds Friends
«پرندههای خشمگین: با این همه هوادار پروپاقرص حتما هم باید جایی در بین بازیهایی که در شبکههای اجتماعی انجام میشوند، داشته باشند. نسخه فیسبوکی این بازی قابلیتهای جدیدی دارد که قبلا آنها را روی تلفن همراه یا رایانههای خود ندیدهاید. در این نسخه شما میتوانید در مسابقات هفتگی شرکت کنید و با دیگر دوستانتان رقیب شوید.
چهار- Avengers Alliance
«مارول» امسال با فیلم سینمایی «انتقامجویان» سروصدای زیادی به پا کرد. براساس یک رسم قدیمی وقتی که یک فیلم سینمایی پرطرفدار میشود، باید منتظر بازی ویدیویی آن هم باشید و حالا که بازیهای تحت شبکههای اجتماعی رونق گرفتهاند، یک رسم جدیدتر در حال شکل گرفتن است: فیلم را بساز و بازی ویدیویی آنلاین آن را هم روی فیسبوک منتشر کن. اگر هوادار داستانهای تخیلی یا همین مجموعه «انتقامجویان» هستید، این بازی میتواند مدتها شما را سرگرم کند. شما میتوانید کنترل هر کدام از شخصیتهای داستان را در بازی به عهده بگیرید و به همراه دوستانتان که به گروه شما ملحق شدهاند، آن را جلو ببرید. حتی هر کدام از قهرمانها (بازیکنان همتیمی شما) میتوانند یک ماموریت خاص را بر عهده بگیرند و بخشی از بازی را به تنهایی جلو ببرند و تیم را به پیروزی برسانند. فقط موقع انجام این بازی حواستان باشد که ممکن است مدتها بیشتر از چیزی که برای آن برنامهریزی کردهاید، مشغول آن شوید.
پنج- Jetpac Joyride
این بازی اولین بار برای بازی روی «گجت»های اندروییدی و محصولات اپل ارائه شد، اما موفقیت بیش از تصور آن باعث شد علاوه بر انتشار نسخههای «پلی استیشن» و «ویندوز» آن، پایش به شبکههای اجتماعی باز شود. در جریان این بازی شما به جای «بری استیکفرایز» بازی میکنید، او یک وسیله پرنده «جت پک» را به دست آورده و حالا باید موجوداتی را که روبهرویتان قرار میگیرند، از سر راهتان بردارید و سکهها و جایزهایی را که در قسمتهای مختلف بازی قرار گرفتهاند، جمعآوری کنید. با وجود اینکه در نسخه فیسبوکی این بازی کار شما در طول دو دقیقه به پایان میرسد، این بازی بسیار جذاب ممکن است باعث شود که بیش از حد وقت خود را برایش صرف کنید.
بازدید:397652